تکرار ثانیه ها...
ثانیه هر دم از ثانیه بیزار است
هر ثانیه تکرار یک تکرار است
با هر ثانیه گلی می روید اما
در بوستانی با یک گل
انبوهی از خار است
این تکرار بیهوده، این زمان آلوده
و ثانیه ای که بدتر از زخم رگبار است
ساعتی ساخته یک انسان
گرانبهاتر از جان خود
که عقربه هایش اما، شبیه یک مار است
گر نچرخد آنگونه که تو می خواهی
هر ساعت منحوس بر دیوار است
ساعتی نیست
بچرخد باب میل تو
اگر نباشد اینگونه
بر هر اسب سپیدی
آرزویی مُرده همیشه سوار است!
دیروزمان گذشته با درد
فردا هم که تکرار دیروزِ
و دریغا عاقبت هر سپیداری
"صلیب" یا چوبه ی "دار" است!
شعر از: مصطفی رسولی
تاریخ: چهارشنبه , 16 مرداد 1398 (08:59)
- گزارش تخلف مطلب