امروز یکشنبه 04 آذر 1403 http://sher.cloob24.com
0
به شهر می رفتم امروز، نگاه هر که کردم رو برگرداند و سلام نکرد!
انگار همه شهر مرا دیوانه می پنداشتند!
به خیال خودم ذهنم درگیر آدمها بود که دیوانه ای آمد، دستش را دراز کرد و دست مرا به نشانه سلام فشار داد و بوسید!
منم دستش را بوسیدم!
گفت من و تو تنها عاقلان این شهر هستیم!
از: مصطفی رسولی
تبلیغات متنی
فروشگاه ساز رایگان فایل - سیستم همکاری در فروش فایل
بدون هیچ گونه سرمایه ای از اینترنت کسب درآمد کنید.
بهترین فرصت برای مدیران وبلاگ و وب سایتها برای کسب درآمد از اینترنت
WwW.PnuBlog.Com
ارسال دیدگاه