حیف شد...
کودکیهایم گذشتندُ جوانیم در پی تو حیف شد
مویم سپیدُ روی من بعد از رفتن تو زشت شد
گر ندیدم زیباتر از تو هیچ گلی به تمامی بهار
بر مزارم جای یک گل انبوهی از غم کشت شد
پی صیدی رفته بودم با قایقی شکسته در کویر
خود نمی دانستم که قلبم بی قلابی از تو صید شد
دختری با تبسمی کودکانه هر روز میان کوچه ای
جسمم تا به اندازه ی لبخند او قد کشید غیب شد
شعر از: مصطفی رسولی
تاریخ: سه شنبه , 12 آذر 1398 (22:11)
- گزارش تخلف مطلب