ای به لبت گرما و شکر و شراب
ای به لبت گرما و شکر و شراب
از خواب بیدارم کن و بگو نخواب
بیدار کن و دستم بگیر و نگاهم کن
بوسه ای از لبان سرخت را مهمانم کن
حس کن بجز من و تو کس نیست به دنیا
امروز نوبت عشق است رویا بماند برای فردا
دستم بگیر و امروز برای من فقط از عشق بگو
گرچه گفتم بوسه ای تو بیش از اینها نثارم کن
شعر از: مصطفیرسولی
تاریخ: پنجشنبه , 09 آذر 1396 (19:54)
- گزارش تخلف مطلب