تا کی خدا نگهدار تو باشد!
در میکده و بتخانه نشستم
سنگم زدند مردم این شهر لیک نرفتم
من آب ننوشم تا می به میکده باشد
دستم ندهم به کس تا دست تو نباشد
تو کجایی که سرم روی پاهای تو نیست
جز سنگی که میخانه زدند زیر سرم نیست
تا کی خدا نگهدار تو باشد
چون درمان دردم فقط تو باشد
تا آسمان به زمین جفت نگشته
حسم به تو ای عشق کم نگشته
شعر از: مصطفی رسولی
تاریخ: سه شنبه , 07 آذر 1396 (16:52)
- گزارش تخلف مطلب