امروز پنجشنبه 01 آذر 1403 http://sher.cloob24.com
5

توی دنیا هیچ چیزی قشنگ‌تر از یاد و خاطره عزیزانی که قبلا با ما بودن و الان دیگه نیستند در یاد و خاطر ما نیست! و دیگه تقریبا هرکسی گمشده‌ای رو توی گذشته های دور و نزدیک خودش داره!

گاهی وقتها از بس غرق رویا و گذشته‌های با اونی که فکر می کنی هرجای این هم که دنیا باشه و هر فکر و خیالی هم داشته باشه باز هم به یاد تو نمی‌افته و به تو فکر نمی‌کنه!ولی تو همیشه به یاد اونی!همیشه و همه جا!حتی شاید به این هم فکر کرده باشی که محاله اسم تورو روی پسر و یا دخترش گذاشته باشه!تزریق شادی و امید به شاد زیستن کسی که در فراق عزیزانش همیشه غمگین و نالان بوده کار ساده و آسونی نیست! دروغ می‌گن که گذر زمان همه چی رو بهتر می‌کنه!گذر زمان همه چی رو بدتر می‌کنه!وقتی می‌بینی بیشتر موهای سرت سپید شده و تنها داری روی سنگ فرش پیاده‌رو راه میری و قدم بر می داری!چون دست کسی توی دستهای تو نیست و همیشه سرت پایینه!رهگذرانی رو می‌بینی که ساده و بی تفاوت از کنار تو رد می‌شن و وقتی صدای خنده هاشون میاد گرچه دوست داری همه‌ی دنیا شاد باشن و غرق خوشی ولی وقتی تنهایی روی نیمکت‌ کنار پیاده‌رو میشینی غم و اندوه گذشته ها دوباره باز هم میاد سراغت!با یه سوال ذهنت باز هم درگیر گذشته‌ها میشه!ینی الان اون کجاست؟!تنها سوالی که هیچ جوابی براش پیدا نمی‌کنی باهاش به آرامش برسی!انگار زاده شدی همیشه نگران او باشی! حتی اگه یکی بیاد و بهت بگه خیلی وقته تورو فراموش کرده و الان حالش خیلی هم خوبه و غرق خوشبختیه باز هم باور نمی کنی!میگی تا خودم با چشمهای خودم نبینم هیچ وقت دلم آروم نمیشه آخه خوابش رو دیدم غمگین و تنها یه گوشه ای نشسته بود! اگه حالش خوب بود و خوشبخت بود به خواب من که نمی‌اومد! برای همین تا خودم نبینم باور نمی‌کنم و دلم آروم نمیشه!سالها از این جریان که گذشت افکارت در مورد گذشته‌ها عوض میشه وقتی هیچ جای دنیا اونو پیدا نمی‌کنی و سراغی از تو نمی‌گیره فکرهای عجیب و غریب میاد سراغت!یعنی نکنه پیش خدا رفته باشه!ینی منو فراموش کرده؟!پس چرا من همش به یاد اونم و هرگز نتونستم فراموشش کنم!اگه واقعا پیش خدا رفته پس چرا من هم پیش خدا نیستم!هرچقدر بزرگ و بزرگتر شده باشی باز هم وقتی به یاد گذشته‌ها می افتی انگار دوباره کودک و کوچک شدی چون افکارت بیشتر شبیه بچه ها میشه!دیگه هیچ کاریش نمیشه کرد وقتی نمی‌تونی با افکارت اونو برگردونی!هرچقدر بهش فکر کنی نمی‌تونی با افکارت اونو به سوی خودت برگردونی!افکارت قدرت هیچ دستی رو نداره!اصلا افکارت هیچ قدرتی نداره وگرنه اونقدری که تو بهش فکر کرده بودی هرجای این دنیا هم که بود باز هم باید برمی گشت پیش خودت! یا لااقل می اومد توی خوابت!چه نیمکت‌هایی که تنها چیزی که از تو می دونن اینه که وقتی روشون نشستی فقط آه کشیدی و گفتی حیف!آه.و این است که می گویند هر آه‌ی افسانه‌ای برای خودش داره.نیست آنکس تا بداند سالها بر ما گذشت

شور او رفت از خانه و هرگز دیگر برنگشت

سالها بماند یاد او در یاد من

گرچه میدانم سالهاست فراموش کرده من و یاد من.

متن از: مصطفی رسولی

تبلیغات متنی
فروشگاه ساز رایگان فایل - سیستم همکاری در فروش فایل
بدون هیچ گونه سرمایه ای از اینترنت کسب درآمد کنید.
بهترین فرصت برای مدیران وبلاگ و وب سایتها برای کسب درآمد از اینترنت
WwW.PnuBlog.Com
ارسال دیدگاه