روز اول دبستان!
یادم آید روز اول دبستان که روز اول پاییز بود
کیف و کفشم پاره و دفتر مشق من کاهی بود
یه کوچه بود و یک خیابان می رفتم سر کلاس
تمام دفتر مشق خود را می نوشتم با یک مداد
لبخند من ساده و دیگر مثل کودکی نخندیده ام
پیر گشتم به جوانی خودرا به کودکی گم کرده ام
شعر از: مصطفی رسولی
تاریخ: جمعه , 14 مهر 1396 (18:14)
- گزارش تخلف مطلب