می رود مثل همه کس نمیداند کجا
می رود مثل همه کس نمیداند کجا
سهم دل پس از او چه می شود خدا
جز او کسی بر من مرهم و همدرد نبود
هر که آمد پس از او دل من با او نبود
فاصله زیاد شده بین ما تا آسمان
دل می گوید برو تو هم دگر نمان
شاید آن ستاره که شبها پلک میزند
او باشد که دارد نگاهِ به من می کند
هر کسی که بود رفت و اینجا نماند
اشعار مرا هیچ کسی جز او نخواند
شعر از: مصطفی رسولی
تاریخ: شنبه , 02 دی 1396 (03:25)
- گزارش تخلف مطلب