امروز چهارشنبه 28 آذر 1403 http://sher.cloob24.com
5
کس نپرسد حال من، چون تو با من بدتر از اهریمنی
بی من کجایی نگارم، که ندارم تو را حتی یک کمی

بار سنگینی گذاشتی بر دوش من، از زمین تا آسمان
با هر باد و کوچک نسیمی، می دهم جرعه ای ز جان

سرخی گل دیده ام، ریزش برگ درخت در خزان
رازها دارم به دل، اما دگر نه در شعر و نه بر زبان

گر نمی گویم سخن، سکوتم اما لبریز از هرچه نهان
هر چه بوده گفته ام، با دو چشمِ خیس و بُریده زبان

من ماندم به جای خود، تو کدامین جای عالمی
ذره ذره آب گشتم، با درد و غم و هر ماتمی

خانه ام مانده به کوچه، گرچه تو به باغ و گلشنی
دستخطم مانده به دیوار، اما دگر با تو چه سخنی

چون که مسجد نبودم، حتما که باز بر در میخانه ام
شاید تو هم روزی بیایی، حالا که دوری از خانه ام

چون که فرزندی ندارم، تا مرا صدا زند پدر
سالها به من خواهند گفت، آواره و پیر پسر

نه رمز و رازی مانده بر دل، نه یک یاری به منزل
کفن کنند مرا با پیراهنی سفید، به خاک و در گل
شعر از: مصطفی رسولی
تبلیغات متنی
فروشگاه ساز رایگان فایل - سیستم همکاری در فروش فایل
بدون هیچ گونه سرمایه ای از اینترنت کسب درآمد کنید.
بهترین فرصت برای مدیران وبلاگ و وب سایتها برای کسب درآمد از اینترنت
WwW.PnuBlog.Com
ارسال دیدگاه