روز رفتُ عشق تو در منُ شب به انتها کشید!
روز رفتُ عشق تو در منُ شب به انتها کشید
شمع خاموش شدُ تاریکی انتظار فردا کشید
یک قلب زخمی از دست تو چه ها می کشید
شمع نبودُ برای پروانه خط و نشان می کشید
با او به عشق گفتمُ او خنجر جلاد داشت
حنجره من از دست او سالها فریاد داشت
شعر از: مصطفی رسولی
تاریخ: جمعه , 06 مرداد 1396 (12:28)
- گزارش تخلف مطلب