کوچه ی تنها!
هر کس تو را دید عاشقت می شد
یک به یک عاشق هات اضافه می شد
به در خانه ات دخیل می بستن
یک صدا می گفتن عاشقت هستن
خانه ما دور از خانه ی شما بود
کسی نمی گفت چقدر تنها بود
کوچه تنها شد وقتی که رفتی
سالها گذشته شاید هزار سال
چه قهوه ها خوردن به خیالت
رفتی و کسی نخونده یک فال
شعر از: مصطفیرسولی
تاریخ: پنجشنبه , 09 آذر 1396 (02:54)
- گزارش تخلف مطلب