آدمیزاد ست و عشق و دل به هر کاری زدن...
با من برنو به دوش یاغی مشروطه خواه
عشق کاری کرده که تبریز می سوزد در آه
بعدها تاریخ می گوید که چشمانت چه کرد؟
با من تنها تر از ستارخان بی سپاه
موی من مانند یال اسب مغرورم سپید
روزگار من شبیه کتری چوپان سیاه
هرکسی بعد از تو من را دید گفت از رعد و برق
کنده ی پیر بلوطی سوخت نه یک مشت کاه
کاروانی رد نشد تا یوسفی پیدا شود
یک نفر باید زلیخا را بیاندازد به چاه
آدمیزاد ست و عشق و دل به هر کاری زدن
آدم ست و سیب خوردن، آدم است و اشتباه
«حامد عسکری»
- لینک منبع
تاریخ: سه شنبه , 21 شهریور 1402 (23:13)
- گزارش تخلف مطلب