یاد ایام
یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم
در میان لاله و گل، آشیانی داشتم
گرد آن شمع طرب می سوختم پروانه وار
پای آن سرو روان اشک روانی داشتم
آتشم بر جان ولی از شکوه لب خاموش بود
عشق را از اشک حسرت، ترجمانی داشتم
چون سرشک از شوق بودم خاکبوس درگهی
چون غبار از شکر سر بر آستانی داشتم
در خزان با سرو و نسرینم بهاری تازه بود
در زمین با ماه و پروین آسمانی داشتم
درد بی عشقی ز جانم برده طاقت، ور نه من
داشتم آرام، تا آرام جانی داشتم
- لینک منبع
تاریخ: جمعه , 19 شهریور 1395 (09:11)
- گزارش تخلف مطلب