شوق پرواز
جز تو پرنده ای نیست
بال و پرش بگیرم
نشینم روی بالش
دوباره اوج بگیرم
گر چه بال و پرم نیست
پرواز نرفت از یادم
با اینکه رو زمینم
آسمان به کس ندادم
رفتی گنه نکردم
نگاه کس نکردم
تو با غریبه رفتی
یار دگر نگرفتم
هر کس آبروی من برد
تو هم که بر باد دادی
بال و پرم شکستی
زخمت به بال من بود
آینه ام شکستی
دائم عذاب دادی
شعر از: مصطفی رسولی
تاریخ: دوشنبه , 06 آذر 1396 (18:49)
- گزارش تخلف مطلب