من دوست دارم فقط تو را دوست داشته باشم!
می گویند چایی را باید داغ خورد! ولی من همیشه منتظر می ماندم که چایی سرد شود بعد آنرا بخورم! برای همین بود وقتی بهت گفتم دوستت دارم از دوستت دارم های که به تو می گفتم خسته و نا امید نمی شدم! منتظر بودم تو هم مثل چایی سرد شوی و بلاخره به من بگویی دوستت دارم! میدانی تو هرگز به من نگفته بودی دوستت دارم! ولی از من بارها شنیده بودی که دوستت دارم! نمی دانم چرا همیشه دوست داشتم به تو که مرا دوست نمی داری بگویم دوستت دارم! می دانستم یکطرفه است که تو را دوست دارم و تو نسبت به من و حرفهایم همیشه بی تفاوت و سرد هستی! ولی دست خودم نبود! من دوست داشتم که تو را دوست داشته باشم!
نویسنده: مصطفی رسولی
تاریخ: جمعه , 03 شهریور 1396 (12:38)
- گزارش تخلف مطلب