دلتنگم و با هیچکسم میل سخن نیست...
همخواب رقیبانی و من تاب ندارم
بیتابم و از غصه این خواب ندارم
دلتنگم و با هیچ کسم میل سخن نیست
کس در همه آفاق به دل تنگی من نیست
پیش تو بسی از همه کس خوارترم من
زان روی که از جمله گرفتارترم من
روزی که نماند دگری بر سر کویت
دانی که ز اغیار وفادار ترم من
بر بی کسی من نگر و چاره من کن
زان کز همه کس بی کس و بییارترم من
"وحشی بافقی "
- لینک منبع
تاریخ: پنجشنبه , 23 شهریور 1402 (16:13)
- گزارش تخلف مطلب