ای کوه من...
مثل کوهها می باید بود
چسبیده بهم و کنار هم
میگذرد زمان
ولی تا ابد چسبیده بهم هستند!
کاش تو هم مثل کوهها
چسبیده به من بودی!
لبانم گر نمی رسید به لبهایت ای کوه من
لااقل برای بیشماران سالها
دست در آغوش تو داشتم
می شنیدم آهنگ قلبت را
می شنیدم صدای نفس هایت را
خورشید این بزرگ نورانی
پشت سر ما طلوع و غروب می کرد!
زمان گر می گذرد ای بانوی خوابیده در سینه ی من
لیکن تو همیشه چسبیده به من و چون کوه باش!
چون سنگ بغلم نکن، دوست ندارم!
لااقل بانوی من چون کوه باش!
متن از: مصطفی رسولی
تاریخ: جمعه , 21 شهریور 1399 (20:56)
- گزارش تخلف مطلب