امروز چهارشنبه 28 آذر 1403 http://sher.cloob24.com
1
به خیالم زنده ام تا که روزی تو را مهمان خانه ی قلبم کنم!
به خیالم روزی میایی! به خیالم روزی راه رفته را دوباره برمی گردی!
جاده همان جاده است که سالها قبل از آن رد شدی و گذشتی!
نمی دانم بعد از رفتنت چند تا خانه عوض کردی و چه شهرهای که نرفتی! ولی خانه ی ما عوض نشد که تو اگر جاده را هم گم کردی راه خانه ما را گم نکنی و بیایی!
تو سالها مهمان خانه ی قلب من بودی و خودت ندانستی!
به جبر نبود و به اختیار بود که تو را دوست داشتم! آخر من جز دوست داشتن تو چیزی نمی دانستم! با همین الفبای عاشقی که با نگاه تو در من پدیدار گشت سالها از تو گفتم و از تو نوشتم!
نه شاعر بودم و نه از عشق چیزی می دانستم!
از چه بود که من فراموش تو شدم ولی تو فراموش من نشدی!
توی تموم شعرهایم جایی برای میدانی های تو گذاشته ام! آخر من دانستم و تو ندانستی! برایت می نویسم که شاید سالها بعد از من بدانی! تنها دانستن تو برای من مهم است که روزی بدانی من عاشقتت بودم و تو را دوست داشتم حتی اگر آن روز من کنارت نباشم و سالها از رفتن من گذشته باشد!
فقط دوست دارم بدانی و یا روزی شعرهایم را بخوانی که زیر تموم شعرهای من بجای اینکه اسم تو را بنویسم اسم خودم را نوشته ام! عاشقت که شدم با همان تک نگاهت سالهای شاعری کردم! من از تو گفتم و از تو نوشتم پس باید اسم تو را زیر شعرهایم می نوشتم!
اگر روزی آمدی و نوشته های مرا خواندی بدان کسی را نداشتم برای دوباره دیدنت برای من دعا کند! نذرهای کرده ام که بعد از آمدنت هم کسی را ندارم نذرهای مرا ادا کند! تو خود بخوان نام خودت را به شعرهایم! دقت کردی نامت به شعرهای من چقدر زیباست! نام زیبایت شاید به شناسنامه خودت باشد ولی سالهاست بر روی قلب من حک شده است! صفحه دوم شناسنامه من سالهاست سفید است! کاش آمدنت روزی نباشد که صفحه آخر شناسنامه مرا پر می کنند! من تا آن روز منتظر تو می مانم! انتظار من تمومی ندارد! اگر رفتم و نیامدی آن دنیا هم به انتظار تو خواهم نشست!
متن از: مصطفی رسولی
تبلیغات متنی
فروشگاه ساز رایگان فایل - سیستم همکاری در فروش فایل
بدون هیچ گونه سرمایه ای از اینترنت کسب درآمد کنید.
بهترین فرصت برای مدیران وبلاگ و وب سایتها برای کسب درآمد از اینترنت
WwW.PnuBlog.Com
ارسال دیدگاه