فصلی از عاشقانه ها
ای تلاقی کوه با دریا
حاصل واقعیت و رویا
باز مدیون توست باغ غزل
قاصد ابرهای باران زا
گرچه می دانم از غریبه و دوست
بارها زخم خورده ای اما
سنگ را هم ز خود نمی رانی
روح زلال و پاک آینه ها
در این خرابی فریب آباد
دستم ز دست تو مباد رها
به هزاران بهار هم ندهم
فصلی از عاشقانه هایت را
دوست دارم دوست دارم تو را
شاعر:؟
- لینک منبع
تاریخ: جمعه , 19 شهریور 1395 (09:09)
- گزارش تخلف مطلب