امروز سه شنبه 04 دی 1403 http://sher.cloob24.com
1

شبیه برگ پاییزی، پس از تو قسمت بادم

خداحافظ، ولی هرگز نخواهی رفت از یادم

خداحافظ، و این یعنی در اندوه تو می میرم

در این تنهایی مطلق، که می بندد به زنجیرم

و بی تو لحظه ای حتی دلم طاقت نمی آرد

برف نا امیدی بر سرم یکریز می بارد

چگونه بگذرم از عشق، از دلبستگی هایم؟

چگونه می روی با اینکه می دانی چه تنهایم؟

خداحافظ، تو ای بانوی شب های غزل خوانی

خداحافظ، به پایان آمد این دیدار پنهانی

خداحافظ، بدون تو گمان کردی که می مانم

خداحافظ، بدون من یقین دارم که می مانی!

شاعر: نادر نادرپور